فراجا گردشگری

خاطره ای از تخریب حمام خسروآقا كه برای نخستین بار منتشر می شود

خاطره ای از تخریب حمام خسروآقا كه برای نخستین بار منتشر می شود به گزارش فراجا اصفهان نیمه شبِ بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۷۴، وقتی كه شهر اصفهان در خواب ناز خفته بود، همه‌ی برق منطقه یك باره قطع و راه ها بسته شد؛ در سكوت و سیاهی، چندین بولدوزر و گریدر، شاهكار حمام های تاریخی موجود در جهان را ظرف ساعتی تسطیح و بدل به پاركینگ و راه گذر كردند! «چو سر زد ز البرز، بامداد سپید»  همه دیدند كه حمام خسرو آقا به آب شسته و به رؤیاها و خاطرات پیوسته است.


پرونده‌ی تخریب حمام خسرو آقا (خسروآغا) باآنكه سال ها مسكوت ماند، اما در چشم و قلب شهروندانِ میراث دوستِ اصفهان تا زمان مجازات عاملان تخریبش همیشه باز است. ایسنا در گزارش پیش رو پرده ای دیگر از اتفاق بُهت آور تخریب حمام خسرو آقا را كنار می زند و خاطره ای را منتشر می كند كه در آن فردی از واقعه‌ی تلخ تخریب حمام خسرو آقا بعنوان یكی از افتخارات دوران مسئولیتش یاد كرده است!
این گزارش، مشروح گفته های شنیدنیِ حسین مسجدی، دكترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور واحد اصفهان و نویسنده‌ی كتاب «فرهنگ واره‌ی گرمابه» است. وی در سال ۱۳۸۱ در فصلنامه‌ی «فرهنگ اصفهان» و در مقاله ای با عنوان «ازین سَموم كه بر طرف بوستان بگذشت» از افرادی كه تصمیم ساز و تصمیم گیر و مجری تخریب حمام خسرو آقا بوده اند، بعنوان «شب صفت» یادكرده و آورده است: «تراژدی تخریب حمام خسرو آقا در نیمه شب بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۷۴ هیچ وقت سینه های مجروح و پر از نفرت میراث داران واقعی ایران و اصفهان را رها نمی نماید. كنار هم نشستن چنین تخریبی با یاد صحنه‌ی جنگ، بسیار به هم مانند است؛ گرچه آنان شب شكن بودند و اینان را باید شب صفت نامید كه روزگاری به وقت فرصت، در دل شب كه شهر در خواب ناز خفته بود، همه‌ی برق منطقه یك باره قطع گشت، راه ها بسته شد و در سكوت و سیاهی، ده ها بولدوزر و گریدر، بزرگ ترین شاهكار در میان حمام های تاریخی موجود جهان را در ظرف ساعتی تسطیح و بدل به پاركینگ و راه گذر عده ای محدود كردند و «چو سر زد ز البرز بامداد سپید» همه دیدند كه حمام خسرو آقا به آب شسته و به رؤیاها و خاطرات پیوسته است.»
به دروغ گفتند محل فساد است...
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان با اشاره به اینكه تخریب حمام خسرو آقا، اصفهان را در بُهت فرو برد، به ایسنا چنین اظهار داشت: «من در سال ۱۳۷۴، یعنی همان سالی كه حادثه‌ی مهیب تخریب حمام خسرو آقا صورت گرفت در ساختمان توحیدخانه‌ی دانشگاه هنر اصفهان تدریس داشتم. محلی كه حمام در آن قرار داشت با ساختمان توحیدخانه‌ی دانشگاه هنر چند متر بیشتر فاصله نداشت و من هم مانند سایر مردم شهر به خصوص ساكنان آن نواحی و آدم هایی كه آن محدوده را می شناختند از تخریب این حمام بسیار بهت زده شدم كه چگونه بنایی كه در لیست میراث ملی ثبت بود یك شبه تخریب شد!
وی افزود: حمام خسرو آقا به شكلی اثری جهانی محسوب می شد چون پلان ها و نقاشی هایی از فضای داخلی این حمام با سرقلم فلزی در سفرنامه های خارجی توسط افرادی مانند پاسكال كوست و اوژن فلاندن ترسیم شده و آنها عنوان كرده اند كه حمام خسرو آقا در دنیا بی نظیر است و ما اثری مانند این حمام در آن سوی جهان مشاهده نكرده ایم؛ ازاین رو اگر حمام خسرو آقا ثبت جهانی نشده بود به سبب كاهلی ما بوده است.
مسجدی تصریح كرد: من هم مثل بقیه‌ی مردم بهت زده شدم از اینكه اثر مهمی به نام حمام خسرو آقا كه باید به مرمت و احیای آن بپردازیم و درِ آنرا باز نماییم تا بقیه مردم از آن دیدن كنند، چگونه یك شبه از صفحه‌ی روزگار پاك شد! مگر كاغذ است كه بشود آنرا مچاله كرد؟ مگر آدم است كه حتی بشود آنرا از صفحه‌ی روزگار محو كرد؟ فراهم كردن مقدمات تخریب چنین مكانی خیلی كار دارد.
این مدرس دانشگاه اظهار داشت: پس از این حادثه، اصفهان در بهت فرو رفت و حرف وحدیث های بسیاری در شهر بر سر زبان ها جاری بود كه چه اتفاقی افتاده است؟ البته كسانی كه دست های پشت پرده‌ی این ماجرا بودند، از سال ها قبل مقدمات این اقدام را فراهم نموده بودند و در افكار عمومی این مورد را عنوان كرده بودند كه حمام خسرو آقا محل فساد است! حتی نمایشی هم در بحبوحه‌ی انقلاب راه انداخته و این حمام را با نارنجك مورد تعرض قرار داده بودند. ظاهراً حمام دیگری در نزدیكی حمام خسرو آقا وجود داشت كه محل تجمع معتادین شده بود و این مورد سبب شده بود كه مخربانِ حمام خسرو آقا از همین نقطه‌ی ضعف و پاشنه‌ی آشیل استفاده كنند و بگویند كه حمام خسرو آقا محل فساد است!
خراب كردند و روی دیوار نوشتند: مبارك...
این اصفهان پژوه اضافه كرد: پس از تخریب حمام خسرو آقا، وقتی كه ما به محل این حمام رفتیم، مشاهده كردیم كه در آن محل نخاله و ماكادون ریخته و حمام را با خاك یكسان و صاف كرده اند! بر روی دیوارهای اطراف هم نوشته بودند كه اقدام امت حزب الله مبارك باشد! یعنی حتی متن شعارها را هم آماده كرده بودند! ولی واقعاً امت حزب الله هم از این قصه اطلاعی نداشت، امت حزب الله به این مسائل چه كار دارد؟ امت حزب الله سرش در آب ونان خودش است و به یك مجموعه بزرگ فرهنگی به نام حمام خسرو آقا چه كار دارد كه متعلق به یك رجل بلندپایه‌ی دوره‌ی صفویه است؟!
وی تاكید كرد: تصمیم به تخریب حمام خسروآغا از خیلی وقت قبل گرفته شده بود چونكه محلی كه این حمام در آن قرار داشت یك محل استراتژیك و نقطه عطفی در بافت محلات شهر بود. ازیك طرف به میدان نقش جهان، از سوی دیگر به بافت و از سویی به دروازه دولت نزدیك است و از طرفی دیگر جزئی از دولت خانه صفوی به شمار می رود؛ بنابراین هر سانتی متر از آن محدوده اهمیت بسیاری دارد چه رسد به زمینی با ابعاد بزرگی كه حمام در آن واقع بود.
افتخار به تخریب حمام!
نویسنده‌ی كتاب «فرهنگ واره‌ی گرمابه» با بیان یك خاطره افزود: بُهت من از تخریب حمام خسرو آقا دائمی شد و این سؤال تا سال ها در ذهن من بود تا اینكه حدود شش سال پس از حادثه‌ی تخریب حمام، برای برگزاری یك كارگاه علمی- اداری به شهرستان بروجن دعوت شدم كه متولّی و سفارش دهنده‌ی آن كارگاه، فرماندار وقت شهرستان بروجن بود. ایشان ناهار را با من صرف كرد و حدود دو ساعت و نیم با هم حرف زدیم. او كه خبر نداشت سؤالی همیشگی درباره‌ی عامل تخریب حمام خسرو آقا در ذهن من است حین صرف ناهار از افتخارات خودش گفت.
مسجدی گفته های شهردار وقت منطقه سه اصفهان را چنین تشریح كرد: یكی از فخرهایی كه می كرد این بود كه بعنوان شهردار وقت منطقه‌ی سه اصفهان، مجری تخریب حمام خسرو آقا بوده است! او ماجرای تخریب خسرو آقا را با جزئیات این طور تعریف كرد كه «وقتی ما دستور تخریب حمام خسرو آقا را گرفتیم، خبر را محرمانه نگه داشتیم و در نیمه شب، با قطع برق و تلفن و پاكسازیِ آن منطقه از چند خیابان اطرافِ آن، طرح را نیمه شب اجرا كردیم اما با تمامی احتیاط ها و هماهنگی هایی كه با برخی از دوایر در شهر انجام دادیم، بااین وجود سه نفر تخریب حمام را دیدند كه یكی از آنها سرباز امریه ای در میراث فرهنگی در چهل ستون بود كه با سروصدای تخریب بیدار شده بود و از لای نرده های چوبی آرم شهرداری را بر روی ماشین های موجود در محل حمام دیده بود و دو نفر دیگر هم رهگذر عادی بودند كه باوجودی كه همه خیابان های منتهی به حمام را بسته بودیم ظاهراً از كوچه ها تردد داشتند و فعالیت ما برای تخریب حمام خسرو آقا را دیدند.»
وی ادامه داد: آن فرماندار كه شهردار وقت منطقه‌ی سه شهرداری اصفهان بود، چنین ادامه داد كه «بعد از استعفای رئیس وقت میراث فرهنگی استان و در ماه های پس از تخریب حمام خسرو آقا، این اداره با ریاست جدیدِ خود متوجه شده بود كه این سه نفر چگونگی تخریب حمام خسرو آقا را دیده اند و آنها را پیداكرده و از آنها بعنوان شاهدان این ماجرا دستخط گرفته بود. ما كه هم دیدیم پرونده ای برای ما در قوه قضاییه باز شده است، رفتیم و باوجودی كه حدود یك سال هم از ماجرای تخریب حمام خسرو آقا گذشته بود به هر شكلی كه بود این سه نفر را پیدا كردیم؛ این در حالی بود كه آن سرباز ترخیص شده بود و آخر خدمتش را گرفته و به شهرستان خودش در یكی از استان های دیگر رفته بود ولی بهرحال این سه نفر را راضی كردیم و از آنها دستخط گرفتیم كه گفته ها و نوشته های قبلی خویش را انكار كنند و بدین سان هر آنچه را دیدند انكار كردند و آمدیم و آن پرونده را مختومه كردیم. ازاین رو دیگر هیچ شاهدی وجود نداشت كه اداره میراث فرهنگی بتواند ضد ما اقامه‌ی دعوی كند!
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان خاطرنشان كرد: او تمام این داستان تلخ را آن روز با افتخار در زمان صرف ناهار برای من تعریف كرد و خبر نداشت كه من خودم یكی از زخم خورده های حادثه‌ی تخریب حمام خسرو آقا هستم و آنرا دنبال می كنم! رسیدن به این فرد و شنیدن گفته هایش به مصداق یك مَثَل قدیمی كه حدیث پیامبر(ص) است كه هركس چیزی بخواهد و بكوشد، می یابد و مصداق بیت مولوی كه «گفت پیغمبر كه گر كوبی دری، عاقبت زان در برون آید سری». این حادثه هم مسئله‌ی ذهنی من بود و شگفت كه سرنوشت باید آنرا در شهر و استان دیگری به صورت دقیق برای من حل كند!
تخریب میراث و تخریب آیین ها
مسجدی با ابراز تأسف از تداوم تخریب میراث فرهنگی و تاریخی، به نمونه های دیگر این تخریب ها در استان اصفهان اشاره نمود و اظهار داشت: به سبب نابخردی های ذی ربطان در مبحث تخریب حمام خسرو آقا و بی تدبیری هایی كه در مقابل آثار فرهنگی مان داریم، متأسفانه هنوز مسئله‌ی تخریب آثار تاریخی ادامه دارد و باآنكه الان تخریب آثار سخت شده و رسانه های مجازی كمتر به كسی اجازه می دهد كه یك اثر ملی و یا حتی یك اثر غیر ملی را به راحتی و با پنهان كاری تخریب كنند ولی هنوز ماجرا ادامه دارد؛ چنانچه در همین دهه‌ی ۹۰ و با گذشت بیشتر از ۲۰ سال از حادثه‌ی مهیب تخریب حمام خسرو آقا، یك بنای دیگر به نام بقعه‌ی ابودردا كه آن هم اثری ملی بود و در خیابان میرزا طاهر قرار داشت، یك شبه با خاك یكسان شد، وقتی نسبت به تخریب آن كمی سروصدا شد، چون قبر یك شهید هم در زیر آن بقعه واقع بود، به خاطر اینكه سر وصدا را ببندند یك نماد و چارطاقی مانندی به شیوه‌ی مدرن روی آن ایجاد كردند!
این مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: یكی از بحث هایی كه به صورت تخصصی پیگیر آن هستم و آنرا تدریس می كنم، ادبیات عامه است. در فولكلور و ادبیات عامه، مسئله‌ی فرهنگِ عامه با فضایی كه در آن به وجود آمده عجین است. اگر شما آن فضا را گرفتید و خواستید آن آیین حفظ شود این خواسته محال است. نمی توانید یك فضای فیزیكی خاص را حذف كنید و انتظار داشته باشید كه فرهنگ و آیین و آداب ورسومی كه در آن فضا به وجود آمده با بازسازی و نوسازیِ آن حفظ شود؛ كمااینكه در كتاب «فرهنگ واره گرمابه» هم نوشته ام به غیر از استحمام، نزدیك به ۲۰ مسئله‌ی دیگر در حمام های قدیم اتفاق می افتاد كه بخشی از آن همین آئین ها و آداب و رسوم و مسائل اجتماعی بوده و هنوز كسانی كه به حمام های سنتی قدیم می رفتند و از آنها استفاده می كردند زنده هستند و برای ما نقل می كنند اما با غیرفعال كردن حمام های كهن و تبدیل كردن آنها به موزه و عكس خانه و كتابخانه و باوجود هزینه های میلیاردی و مرمت این حمام ها هیچ كدام از آن آیین ها دیگر وجود ندارد، آخر چطور می تواند وجود داشته باشند؟!

وی خاطرنشان كرد: بقعه‌ی ابودردا هم به همین صورت بود، یك قبر زیر بقعه وجود داشت به نام ابودردا كه منسوب به یكی از یاران پیامبر (ص) است و البته امكان دارد آن ابودردا نباشد ولی بهرحال یك قبر قدیمی بود كه بانوان بر روی سنگ این قبر، آشی به نام آش ابودردا تهیه می كردند. این بقعه را نابخردانه تخریب كردند درحالی كه نه بر سر راه بود، نه صدمه داشت و نه در حال تخریب بود! هركسی بگوید این بقعه درحال تخریب بود دروغ می گوید چون این بقعه ثبت آثار ملی بود و شماره اش موجود است، اما اداره میراث فرهنگیِ و شهرداری یكی بدتر از آن یكی عمل می كند و هیچ كدام پیگیر این مساله نیستند؛ ازاین رو این تخریب ها همچنان به صورت پنهان ادامه دارد.
حمام خسرو آقا یك میراث جهانی بود
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان با اشاره به اینكه هیچ كدام از عوامل اجرایی و تصمیم سازی و تصمیم گیری تخریب حمام خسرو آقا محاكمه نشدند و مبحث تخریب این حمام مسكوت ماند، اظهار داشت: مسئله‌ی حمام خسرو آقا برای ما مسئله‌ی جهانی است و مسئله‌ی یك بقعه در كنار خیابان میرزاطاهر نیست. حمام خسرو آقا یك میراث جهانی است؛ چنانچه اوصاف این حمام در سفرنامه های خارجی وجود دارد و پیش از اینكه این سفرنامه ها ترجمه شده و به دست ما برسد، در آن طرف دنیا نوشته شده و تصاویر حمام خسرو آقا در دنیا منتشرشده است؛ دنیا به ما می خندد كه ایرانیان با دارایی های فرهنگی شان كه آنها را در دنیا تبلیغ كرده و هوار می زنند، چه می كنند! اما متأسفانه كسی گوشش بدهكار نیست و هیچ كدام از عوامل اجرایی و تصمیم سازی و تصمیم گیری تخریب حمام خسرو آقا محاكمه نشدند. مبحث تخریب این حمام با شانتاژ و جوسازی مسكوت ماند، نه پرونده ای به جریان افتاد، نه كسی بركنار شد و نه كسی جریمه ای شد، فقط امروز برخی از آنها چنانچه در سایت ها می بینیم از ترس اینكه فردا محاكمه نشوند آمدند و مصاحبه می كنند و حمام صفوی را به پهلوی منسوب كرده و هنوز هم كاركرد فرهنگی حمام را به فساد منسوب می كنند و برای خودشان هم كتاب قطور چند صدصفحه ای بعنوان یادنامه هزینه و چاپ كرده اند! درحالی كه تمام حرف هایشان فقط برای تطهیر و تنزیه چهره‌ی تخریبگر خودشان در دهه هایی است كه یكی از اقداماتشان این است كه حمام خسرو آقا را تخریب كردند.
ارائه خدمات وظیفه یك مسئول است
وی ادامه داد: آنها می گویند در طول مسئولیت خود خدمت كرده اند! كسی منكر خدمات یك مسئول نیست. یك مسئول كه نمی تواند در طول ده یا بیست سال در یك شهر حكم فرمایی كند ولی خدمتی نداشته باشد! مگر چنین چیزی می شود؟ بالاخره در معرض مسؤلان بالاتر است، در معرض مردم است، نمی تواند خدمات نداشته باشد، خدمات وظیفه‌ی یك مسئول است اما این تخریب ها یك نابخردی ست كه زیر ذره بین می رود.
قصدم محكوم كردن شهرداری یا میراث نیست
این اصفهان پژوه تاكید كرد: البته وقتی می گوییم شهرداری، باید متوجه این نكته بود كه شهرداری ها پُرتغییرترین و پُرتردّدترین مراكز دولتی هستند. یك شهردار كه عوض می شود، هرمی از شهرداران و معاونان و مسؤلان شهری تغییر می كنند، ازاین رو «فكر» و «اقدام» هم در شهرداری متغیر و گاه متضاد است. مثلاً همه به یاد داریم شهرداری روزگاری به جان تخت فولاد افتاد و بخشی از آنرا نابود كرد و محو ساخت، سروصدای مردم و منبری ها و هنرمندان كه درآمد و زمزمه به تهران رسید، نوار معكوس گذاشتند و شهرداری، خود، متولّی احیا و مرمت تخت فولاد شد! بقیه‌ی نهادها و سازمان ها هم به تناوب، همین گونه اند و منظور من محكوم كردن شهرداری یا میراث نیست؛ در همین میراث فرهنگی اصفهان روزگاری مدیری آمد به نام آقای وكیل كه اتفاقاً از شهرداری آمده بود، حضور وی در میراث یكی از اتفاقات درخشان این سازمان است چون یك تنه در مقابل خیلی از تخریب ها می ایستاد و شاید بنابراین هم رفتنی شد!
فرزندانمان از آثار تاریخی جز تأسف و تحسر چیزی در كف ندارند
وی بخشی از سفرنامه‌ی «فرد ریچاردز» را كه شامل توصیف تخریب میراث فرهنگی ایرانی ها است چنین بازگو كرد: فرد ریچارز در سفرنامه‌ی خود نوشته «در ایران هیچ چیز مانند عدم توجه به بناهای قدیم و یا آثار تاریخی تأسف آور نیست. بعد از فتح شهری، نخستین اقدام آنان، از بین بردن اغلب چیزهایی بود كه سبب آبرو اعتبار بود و یا از زمانی حكایت می كرد كه ممكن بود به نحوی از انحا، دوره‌ی خود آنها را تحت الشعاع قرار دهد. حتی در زندگانی روزمره‌ی ایرانیان، پسر، خانه‌ی پدری را با نظم و ترتیب حفظ نمی كند و یا آنرا مطبوع تر نمی سازد، بلكه ترجیح می دهد، بر اثر عدم توجه و مراقبت، بنای مزبور، روی به ویرانی نهد و سپس در گوشه دیگر باغ، خانه جدیدی بنا كند كه معمولاً داخل و خارجش از بنای قدیمی پست تر است. در ایران فقط از مساجد و ابنیه مقدس و پل ها خوب نگهداری می كنند. ولی به طوركلی، این ابنیه هم در برخی از قسمت های ایران، كهنه و خراب است. در همه جا غیر از تهران، خیابان های قدیمی را مبدل به خیابان های جدید می كنند. به سختی می توان از برخورد با دیوارهای فروریخته، ساختمان های ترك خورده و مساجد و زیارتگاه هایی كه كاشی های آن افتاده و با مشاهده‌ی انبوه زباله در پشت پا داخل باغ ها و مناره های شكسته و عظمت و شكوه منهدم شده احتراز جست. با یكی دو مورد استثنا، علامت و نشانه ای كه حاكی از مراقبت و محافظت و تعمیر ابنیه باشد نمی توان مشاهده كرد.»
مسجدی در ادامه اظهار نمود: نمونه های بسیاری برای گفته های فرد ریچادرز می توان یافت؛ از تخریب مدرسه خواجه ملك تا حمام خسرو آقا و بقعه ابودردا، از تخریب پل آهنی مرحوم پرورش در زرین شهر گرفته تا كارخانه های نساجی و مجموعه تخت فولاد، از تخریب كاخ ها و باغ های صفوی و چیزهایی كه هنوز هم ادامه دارد.
بلایی كه بر سر حیاط مسجد شیخ لطف الله آمد...
وی با اشاره به تخریب مدرسه خواجه ملك اظهار داشت: امروز مسجد شیخ لطف الله كه از جواهر آثار اسلامی است، حیاط ندارد، اما در قدیم مدرسه‌ی خواجه ملك كه طلبه نشین هم بوده، در حكم حیاط این مسجد به شمار می رفته است. نوشته اند كه برای تماشای آتش بازی ها و چراغانی های میدان شاه، حرم شاهی به بام مدرسه خواجه ملك برمی شدند. متأسفانه چندی این مدرسه خالی از طلبه و سكنه ماند، شبی به تحریك برخی، اجامر و اوباش، بدانجا رفته و به باده خواری و قمار می پردازند. فردای آن شب فریاد وااسلاما بلند می شود كه مدرسه طلبه نشین، محل فسق و فجور شده، باید در آنرا بست. بستن در همان و پس از مدتی، زمین و محوطه آنرا فروختن همان! امروز محل مدرسه خواجه ملك، خانه های شخصی مردم است.
پل پرورش را كندند و داخل رودخانه انداختند!
این مدرس دانشگاه با شرح دیگر نمونه های تخریب در دهه هفتاد افزود: منطقه لنجان و بخصوص ریز یا زرین شهر، آثار هنری و فرهنگی زیادی ندارد اما یكی از معدود آثار به جای مانده‌ی آن ناحیه، پلی آهنی بود كه حدود نیم قرن پیش، مرحوم استاد علی پرورش ریزی بر زاینده رود بسته بود. استاد مرحوم جلال الدین همایی در مورد این پل پرارزش می نویسد «پلی كه استاد علی، با كوره و چكش معمولی ساخته و مورد تحسین مهندسان خارجی واقع شده است، عرضش سه متر و نیم و طولش سی وهفت متر است كه بیست وشش متر آن، بدون پایه است و فشار آن حدود ده تن بار است كه چهار خروار باشد و فقط بیست وهشت هزار تومان خرج شده است!» اما در سال ۱۳۷۷ شهردار آنجا به خاطر راه اندازی پل بزرگی در همان حدود، به اصطلاح، تحمل هوو نكرد و به رغم اصرارهای مردم و حتی مسؤلان و حتی نوشتن طومارها در مخالفت با تصمیم او، ناگهانی و نیمه شبی پایه های این یادگار ارزنده‌ی هنری را به یك باره با جوش هوا بركند و داخل رودخانه انداخت و بعد از حدود یك سال به نقطه نامعلومی برد!
وی ادامه داد: زنده یاد استاد علی پرورش، با الهام از پل معروف اهواز، نخست ماكت پل را طراحی كرد و بعد از محاسبات دقیق با همان وسایل ابتدایی - یعنی پتك و سندان سنتی - در طول سه سال تمام، پلی معلّق و بدون ستون و پایه به صورت یكدست، به طول ۳۷ متر و عرض ۳ / ۵ متر ساخت كه محل نصب آن در دویست متری پل آزادگان امروزی بود. این شهردار لجوج و خودرأی اتفاقاً اصفهانی هم بود و بعداً هم مسئولیت های گوناگونی در شهرداری اصفهان گرفت.
مسجدی به ویران ساختن كارخانه های نساجی- یادگار معماری صنعتی- اصفهان هم اشاره و اظهار نمود: در این مورد نیز، روز گذشته و امروز بسیار نوشتند و گفتند، اما گوش كسی بدهكار نبود و چون بعضی از آن سود می بردند، با انواع نمایش ها و خیمه شب بازی ها، نظیر به اعتصاب كشیدن عده ای كارگر، باز همان سناریوها شروع شد.
این كه آخرین یادگارها و نشانه های مجموعه باغ های دل انگیز عباسی و درخت های تناور آنرا بركندند و بناهایی كه حاصل طراحی استادانه بهرنز- معمار آلمانی- بود، با خاك یكسان كردند، برای آیندگان جز نفرین و افسوس باقی نمی گذارد. فرزندانمان همچنان كه ما چهل ستون را می بینیم و افسوس بناهایی چون نمكدان، آیینه خانه و... را می خوریم، ساختمان صداوسیما را می نگرند و از كارخانه های پنج گانه ای كه ظرف یكی دو سال نابود شد، جز تأسف و تحسر چیزی در كف ندارند.
اگر میراث اصفهان را تخریب نمی كردند...
این مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: در فاصله نه چندان دوری، حدود دویست سال پیش منطقه استانداری فعلی و اطراف آن مملو از زیباترین بناها و كاخ های صفوی و قاجاری و حمام و تالار و بناهای شگفت آور و چشم نواز بوده است؛ مانند عمارت خورشید، باغ كاج، تالار طویله، عمارت سرپوشیده، حمام مرمرین، میدان چهار حوض كه عموم آنها نابوده شده است. تصور كنید همه این بناهای امروز احیاشده، وجود می داشت. در كنار میدان و عالی قاپو مسجدها و قیصریه، چه مجموعه عظیم و قابل ملاحظه ای برای توریستهای داخلی و خارجی در دست بود! حتی اگر خرابه های آن حفظ می شد بی گمان مرا یاد شهر زیبای رم می انداخت كه در خیابان بین كلوسئوم و قصر ویكتور امانوئل دوم- سازنده ایتالیای جدید - رم سوخته وجود دارد و آن چیزی نیست جز زمینی مسطح با چند ستون و پایه ستون منهدم شده به عرض و طول میدان دروازه دولت و از قبل آن، چند بنای كم اهمیت مانند چشمه‌ی آرزوها وجود دارد كه فی نفسه، ارزش دیدن ندارد. اما همه، آن چنان حفظ شده كه یك خیابان را كاملاً تبدیل به پیاده رویی شلوغ و پرتردد از گردشگران جهانی كرده است.
به نام احیا، امحا می كنند
مسجدی یكی دیگر از نمودهای واضح تخریب را ایجاد تغییرات غیراصولی در لباس كارشناسی، در مجموعه تخت فولاد اصفهان دانست و اظهار نمود: خیلی از اصفهانی ها سر در زیبا و محكم تكیه فاضل سراب را دیده بودند، هم چنین اتاق های انتهایی تكیه میر را كه اساساً سند شخصی دارد. در یكی از اتاق ها مزار میرزا تقی خان حكیم- پزشك خاص ظل السلطان- بود و خط اطراف اتاق به قلم زیبای میرزا محمد هاشم كاشی، مكمل اتاق هم رو به روی آن بود و خوشبختانه خط میر هنوز باقی است اما با چه مجوزی و بر مبنای كدام اصول كارشناسی آنها به یك باره محو شد؟ آن هم با توجیه احیای تخت فولاد؟ این تناقض را چه كسی باید حل كند كه در لباس احیا منهدم می كنند؟ كدام مرمتگری چنین پروانه ای صادر كرده است؟ دیگر میرزا تقی خان را باید در كجا یافت؟ در كجا جز تصویری در سفرنامه مادام دیو لافوا؟ میرزا كسی بود كه از كثرت تألیفات و ترجمه ها در زمان خود، ادیب الممالك فراهانی در روزنامه ادب در وصفش می گوید: نصف مردم ایران را او تربیت كرده است.
لزوم تشكیل دادگاه برای مخربان میراث تاریخی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان تاكید كرد: امروزه حافظه‌ی تاریخی مردم بسیار سریع تر از اقدامات سازمان میراث فرهنگی عمل می كند و بنا یا اثری را به لیست میراث می افزاید. از این سرمایه های ملی غافل نگذریم. امروز به راحتی ظل السلطان یا دیگر شاهزاده های ویرانگر قاجاری را می توان در جامه‌ی بعضی از مسؤلان و مدیران سودجوی بعضی شركت های ساختمانی دید و شناخت. امیدواریم یك روز جامعه‌ی ما به این عقلانیت برسد و همانطوركه در بسیاری جوامع دیگر به صورت خرد یا كلان این اتفاق می افتد و همانطوركه پس از آخر جنگ جهانی برای برخی از مسؤلان آن جنگ ویرانی هایش دادگاهی گرفته شد، یك روز هم برای شهر و كشور ما چنین اتفاقی بیفتد تا مسؤلان بعدی به حفاظت دقیق از مواریث تاریخی توجه نمایند و سرشان را چون كبك زیر برف كنند و فكر نكنند كه كسی متوجه نیست و اگر هم كسی متوجه شد می توانیم راحت دهان ش را ببندیم!
مسجدی خاطرنشان كرد: یك روز در همین خیابان كشی ها و تخریب هایی كه برای مترو انجام شد، صدای آقای مهندس منتظر كه زمانی ریاست میراث فرهنگی استان اصفهان را به عهده داشت بلند شد و گفت آقایان را محلّی كه تخریب می كنید مربوط به دوره‌ی صفوی است اما فوری آمدند و یك حكم گرفتند و او را به بازداشتگاه بردند و با قرار آزاد شد! ببینید با یك مسئول خدوم فرهنگی كه روزگاری رئیس میراث این شهر بوده و الان حافظه‌ی میراثی این شهر است چه كردند تا دهانش بسته شود! با بقیه هم با شیوه های دیگر همین كار را كردند، اما این روشی كه بتواند در بلند مدت جواب دهد نخواهد بود و امیدواریم جامعه‌ی مدیریتی ما به این عقلانیت برسد و روزی چنین افرادی كه میراث شهر را تخریب كرده و تخریب می كنند مجازات شوند.
حالا بعد از گذشت ۲۴ سال از آن حادثه‌ی شوم و مهیب، شهرداری اصفهان متولی بازسازی حمام تاریخی خسرو آقا شده است و بنا بود این بازسازی، تا آخر سال گذشته به پایان برسد. مدیر منطقه سه شهرداری اصفهان، شهریورماه ۱۳۹۸ در گفتگویی اعلام نمود كه بازسازی دیگر بخش های این حمام، منوط به آزادسازی قسمتی از خیابان حكیم است؛ همان خیابانی كه روزی ایجاد آن باعث تخریب شاهكار حمام های ایران و جهان شد!



1399/01/31
22:05:16
5.0 / 5
2789
تگهای خبر: پزشك , توریست , حفاظ , خدمات
این مطلب را می پسندید؟
(2)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۳
فراجا
faraja.ir - حقوق مادی و معنوی سایت فراجا محفوظ است - سال 1396 تا 1403

فراجا

یافتن بهترین جا برای گردشگری
تماس جهت تبلیغات در سایت: 3722-470-912