رقابت سبك زندگی مدرن و سنتی؛
خاله طاهره بانویی كه جوانی را در تاروپود جاجیم هایش جا گذاشت
به گزارش فراجا خاله طاهره از جاجیم بافان روستای زیارت است كه بیشتر از چهار دهه، عمر خویش را وقف این كار كرده و از همین طریق امرارمعاش می كند، اما شرایط جسمی اجازه تولید بیشتر را به نمی دهد.
خبرگزاری مهر، گروه استان ها- الهام رئوفی فر: درنگاه اول مشخص است كه كوله باری از تجربه همراه دارد. دستان چروكیده اش حاصل سال ها تجربه و كوشش برای تولید جاجیم است. او را «خاله طاهره» صدا می زنند؛ همان بانویی كه چندی قبل در شبكه های مجازی عنوان شد. بانویی كه امرار معاش زندگی اش با تار و پودهای جاجیم گره خورده است.
با ورود به روستای زیارت، پرسان پرسان از اهالی سراغ خانه طاهره آقا بابایی كه در روستا معروف به خاله طاهره است، را گرفتم. هنگام جستجو در روستا با عبور از انبوهی آپارتمان كه شكل سنتی این روستای قدمی را به شكلی دستخوش تغییر كرده، برخورد با خانه ای كه معماری سنتی آن حفظ شده توجهم را جلب كرد؛ با قدری تامل دریافتم منزل خاله طاهره همین خانه قدیمی است.
ضرباتی به دری كه نیمه باز بود نواختم، صاحبخانه با بفرمازدنی اجازه ورود به داخل را داد. با نگاهی گذرا به اطراف حیاطی كه زیاد بزرگ نیست زن جوانی را در گوشه ای مشغول شسشتوی لباس دیدم، سراغ خاله طاهره را گرفتم و او با صدایی بلند خاله طاهره را مادر خطاب كرد. بعد از لحظاتی زنی ظریف اندام كه قدری كهولت سن یا سختی روزگار پشتش را خم كرده بود در چارچوب در ظاهر شد و با احوالپرسی گرمی مرا دعوت به داخل كرد.
بعد از ورود به اتاقی كه آن هم مساحت چندانی نداشت به محض انتخاب گوشه ای از اتاق برای نشستن و معرفی خودم، خاله طاهره بدون اینكه منتظر سوالی از جانب من باشد آغاز به تعریف زندگی اش كرد.
او در سن ۱۹ سالگی ازدواج كرده و در همان سال برای كمك به مخارج زندگی، شغل جاجیم بافی و گلیم بافی را مانند خیلی از زنان روستای آن زمان برگزیده است. خاله طاهره كه ۶۵ سال سن دارد، می گوید: بیشترین دوران زندگ ام را در خانه شوهر و همراهی همسر برای گذران زندگی طی كرده ام.
در این هنگام دخترِ خاله طاهره با یك بغل هیزم وارد اتاق شد و با این جمله كه زمانِ سردی هوا شروع شده، هیزم ها را داخل بخاری قرار می دهد و اضافه می كند: با وجود ساخت و سازهای آپارتمانی در روستا ما هنوز خانه مان را با معماری سنتی و قدیمی اش حفظ كردیم كه البته دردسرهایی هم دارد.
به گفته او امروزه باید برای تهیه هیزم نامه نگاری هایی با دهیار روستا، اداره منابع طبیعی و سایر نهادهای زی ربط شود كه سختی های خاص خودش را دارد.
خاله طاهره كه هنگام گفتگوی دخترش از این فرصت بهره برده و اتاق را ترك كرده بود با دو جاحیم و یك پارچه گلیم وارد اتاق می گردد و می گوید: اینها تنها محصولاتی است كه موفق شدم در پائیز ببافم.
او علت تولید محدود را اول به افزایش سن و كم طاقتی بدن ربط می دهد و سپس می افزاید: كارگاه جاجیم در زیرزمین خانه كه فاقد امكانات گرمایشی است، قرار دارد و از آنجایی كه اصولا در این فصل زیرزمین سردتر از همیشه است امكان بافت جاجیم در آن میسر نیست.
از كسادی بازار در فصل پائیز و زمستان برایم حرف می زند و اینكه به علت رجوع محدود توریست امكان فروش این صنایع دستی وجود ندارد. به قول این زن هنرمند، فصل بهار و تابستان موقعیت خوبی برای نمایش و فروش محصولات صنایع دستی و حتی تولیدات خانگی مانند ترشیجات است.
خاله با دستانش جاجیم ها را نوازش می كند، گویی باز به گذشته رفته بعد از چند لحظه سكوت كلامش را اینگونه از سر می گیرد: قدیما چُغا، جاجیم و گلیم به مقدار زیاد می بافتیم چون مورد استفاده اهالی روستا بود اما امروزه به واسطه تغییر سبك زندگی در روستا تقاضای این محصولات كم شده است.
از شرایط زندگی اش می پرسم؛ می گوید كه سخت می گذرد اما راضی است و گله ای ندارد ولی از ناسازگاری زوج های جوان ناراحت است و آنرا مایه نگرانی می داند. به باور خاله طاهر تغییر سبك زندگی مشكلات خانواده ها را هم پیچیده كرده چونكه اختلاف در زندگی زناشویی همیشه وجود دارد اما این زوج های جوان هستند كه باید سازش پیشه كنند تا زندگی روی خوشش را به آنها نشان دهد.
كمی به گل های قالی خیره می گردد و در گذشته سیر می كند؛ از او می پرسم سفارش شما برای جوان ها چیست. با لبخندی بر لب، چشم از نقطه ای كه او را به فكر وا داشته بود بر می دارد و می گوید: در گذشته من و همسرم با هم اختلاف هایی داشتیم و الان هم داریم. اما باید گذشت كرد، اصلا بنای زندگی و راز ماندگاری زندگی زوجین در گذشت و بردباری است.
فروش محصولات به فروشگاه های صنایع دستی صرفه اقتصادی ندارد چراكه این مراكز فروش تولیدات روستائیان را با كمترین قیمت می خرنداین بانوی هنرمند كه بیشتر از چهار دهه از عمرش را صرف بافت، گلیم، جاجیم و پارچه گلیم كرده، می گوید: فروش محصولات به فروشگاه های صنایع دستی صرفه اقتصادی ندارد چراكه این مراكز فروش تولیدات روستائیان را با كمترین قیمت می خرند. به همین خاطر اغلب بافندگان گلیم و جاجیم، در ۶ماه اول سال كه گردشگران زیادی به این روستا می آیند محصولات خویش را در مقابل منازلشان عرضه می كنند.
وقتی از خاله طاهره می خواهم انتظاراتش را از نهادهای دولتی بگوید با آهی كشیده سخن خویش را اینگونه خاتمه می دهد: همواره قناعت پیشه كرده به گونه ای زندگی خویش را پیش برده كه نیازی به حمایت هیچ كس یا هیچ نهادی نداشته باشد.
او كه دغدغه زندگی جوانان را در سر دارد باز هم تاكید می كند كه جوانان به خصوص زوج های جوان با قدری گذشت و محبت زندگی خویش را سامان دهند و به جز خدا امید به یاری كسی را نداشته باشند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب